پاکستانی ها در سال های اخیر به افزایش خشونت در کشورشان عادت کرده اند، با این حال حساب رخدادهای خونین و قتل عام هولناک روز دوشنبه هفته جاری را باید از دیگر ناامنی ها جدا کرد

سرزمین پاکی گرفتار دست‎‌های ناپاک خارجی / بررسی ریشه‌ها و عوامل ناامنی گسترده اخیر در بلوچستان پاکستان

پاکستانی ها در سال های اخیر به افزایش خشونت در کشورشان عادت کرده اند، با این حال حساب رخدادهای خونین و قتل عام هولناک روز دوشنبه هفته جاری را باید از دیگر ناامنی ها جدا کرد. کشتار بیش از ۷۰ تن - اعم از نظامی و غیر نظامی – در یک روز و وقوع چندین حمله گسترده و هماهنگ به بزرگراه‌ها، پاسگاه‌های پلیس و زیرساخت‌های مهم عمومی همچون خطوط راه‌آهن، چیزی نیست که بتوان آن را با حملات محدود و پراکنده گذشته قابل قیاس دانست. بر همین اساس است که محسن نقوی وزیر کشور پاکستان از این رخداد به عنوان یک برنامه ریزی دقیق برای به هرج و مرج کشیدن این کشور یاد می کند. اما پرسش مهم این است که چرا بلوچستان در چند سال اخیر یکی از اضلاع آشوب و وقوع ناامنی های گسترده و خونین در پاکستان بوده است؟

معضلات ریشه ای میان بلوچ ها و دولت پاکستان

ایالت بلوچستان پاکستان سرزمینی است که یک دو جین از "ترین ها"ی این کشور را با خود به یدک می کشد؛ وسیعترین (حدود ۴۴ درصد وسعت خاک پاکستان)؛ کم جمعیت‌ترین (تقریبا ۱۵ میلیون نفر)، کم تراکم ترین، فقیرترین، غنی ترین (به لحاظ دارا بودن ذخایر و منابع طبیعی)، راهبردی‌ترین منطقه (نقطه اتصال پاکستان با جهان خارج از طریق دریا) و در نهایت در حال حاضر نا امن ترین ایالت. این مجموعه ترین‌ها اغلب باعث شده تا بلوچ ها در موقعیت و شرایط پیچیده و بعضا متناقضی قرار گیرند. طبیعی است که آنها انتظار ندارند که در عین مالکیت وسیع‌ترین و راهبردی ترین منطقه کشور، در حاشیه صحنه قدرت و سیاست قرار داشته باشند. البته ناگفته نماند که بخشی از این حاشیه نشینی می تواند طبیعی تلقی شود، چرا که با توجه به ساختار قدرت سیاسی متکی بر تقسیمات جمعیتی پاکستان، طبیعی است که قدرت مانور کمی برای کم جمعیت ترین منطقه، حتی در نظامی دموکراتیک، باقی بماند.

دلایل تشدید مشکلات و ناامنی

درست است که برخی معضلات این ایالت ماهیتی بنیادین و با سابقه طولانی مدت دارد، اما این که چرا در سال های اخیر این معضلات تشدید شده به نظر تحت تاثیر عواملی بوده که به ان اشاره می شود؛

۱)افزایش اهمیت راهبردی و اقتصادی بلوچستان؛ بدون تردید کریدور اقتصادی چین و پاکستان (سیپک) و نقش محوری بندر گوادر و در کل ایالت بلوچستان در این زمینه سهم بسزایی داشته است. این پروژه باعث شده تا دولت پاکستان توجه بیشتری به بلوچستان نشان داده و دولت فدرال ایالتی با محدودیت بیشتر در حوزه اختیارات و در موضعی ضعیف تر از قبل قرار گیرد. علاوه بر این کشف منابع و معادن بزرگی همچون معدن ریکودیک (پنجمین معدن بزرگ طلا و مس جهان) در منطقه نیز بر این پیچیدگی ها افزوده است.

۲)اتحاد شورشیان بلوچ ها با دیگر ناراضیان از دولت؛ شورشیان و جدایی طلبان بلوچ تا پیش از این به گروه‌های کوچک و بزرگ فراوانی تقسیم شده بودند اما مدتی است که این گروهها به سوی هماهنگی بیشتر گام برداشته اند. برخی بویژه به الگو گیری و درس آموزی آنها از موفقیت طالبان افغانستان اشاره می کنند. در این رابطه می توان به ادغام های انجام گرفته میان شاخه های مختلف جدایی طلبان بلوچ در طی سال های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲اشاره کرد. علاوه بر این گروهها ارتباطات خود با دیگر ناراضیان داخلی در ایالت های دیگر را تقویت کرده اند؛ کما این که در سال های اخیر شاهد گسترش چشمگیر روابط و همکاری‌های تاکتیکی میان تی تی پی (تحریک طالبان پاکستان) و بلوچ های جدایی‌طلب بوده ایم.

۳)محرک‌های خارجی؛ موقعیت ژئوپلتیک پاکستان و قرار گرفتن آن در کنار یک دشمن دائمی و دیرینه همچون هند، همواره این گمانه زنی را تقویت کرده است که دهلی نو در پشت هرگونه تحرکات جدایی طلبانه در این کشور قرار داشته است. علاوه بر این منازعات مداوم اسلام آباد و کابل هم باعث شده تا از افغانستان به عنوان یک پایگاه عمده استقرار شورشیان بلوچ نام برده شود. علاوه بر هند و افغانستان، محرک های خارجی دیگری مانند ایالات متحده نیز می توانند در تشدید بحران در بلوچستان مداخله داشته باشند. بر این اساس به نظر نمی رسد که روابط ظاهرا نزدیک اسلام آباد  و واشنگتن، مانع از آن شود که امریکایی ها بر سر راه گسترش حضور چین در منطقه سنگ اندازی نکنند. پیرو این مسئله بود که روز گذشته شهباز شریف نخست‌وزیر پاکستان در واکنش به کشتار در استان بلوچستان این کشور گفت که ستیزه‌جویان می‌خواهند بین اسلام‌آباد و پکن شکاف ایجاد کنند. سفر مقام عالی رتبه نظامی چین به پاکستان، بلافاصله پس از ناآرامی های اخیر را هم شاید بتوان در راستای همین نگرانی ارزیابی کرد. در عین حال هم مرزی بلوچستان پاکستان با ایران هم می تواند انگیزه مضاعفی به امریکایی ها بدهد تا شورشیان در پاکستان را تقویت کنند.

دولت اسلام آباد بر سر دو راهی

با توجه به تشدید تنش‌ها اکنون اسلام آباد در مورد نحوه تداوم برخورد با بلوچ ها بر سر دو راهی دشواری قرار گرفته است. دولت و نظامیان پاکستانی از یکسو می‌توانند رویکرد تقابل مضاعف نظامی را در پیش بگیرند، همان کاری که به نظر می رسد با اجرای طرح های نظامی بزرگی همچون"عزم استحکام پاکستان" به دنبال آن هستند؛ و یا این که رویکرد نظامی ملایمتر را با درک هر چه بیشتر خواسته های بلوچ ها توام و دنبال کنند؛ راهی که می تواند به مرزبندی هر چه بیشتر میان جدایی‌طلبان شورشی و ناراضیان بلوچ کمک کرده و از حرکت مردم منطقه به سوی افراط گرایی بیشتر جلوگیری کند.

خبرنگار: میراحمدرضا مشرف

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.